معنی سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو , شدن، کم کردن، تقلیل دادن, معنی سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو پ شدن، کم کردن، تقلیل دادن, معنی ssت lcbj، qudt lcbj، ssت abj، qudt abj، lk jdcm , abj، lk lcbj، تrgdg bاbj, معنی اصطلاح سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو , شدن، کم کردن، تقلیل دادن, معادل سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو , شدن، کم کردن، تقلیل دادن, سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو , شدن، کم کردن، تقلیل دادن چی میشه؟, سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو , شدن، کم کردن، تقلیل دادن یعنی چی؟, سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو , شدن، کم کردن، تقلیل دادن synonym, سست کردن، ضعیف کردن، سست شدن، ضعیف شدن، کم نیرو , شدن، کم کردن، تقلیل دادن definition,